دارم حسودی میکنم به تمام آدم های زیر ۲۴ سالی که عمرشون رو اون طور که خودشون خواستن صرف کردن . دارم غبطه میخورم به تمام دوستام که خوشحالن و یه زندگی واقعی دارن . 

کجا بودن تمام رویایی که داشتم . کجا بودن اون آرزوها و رویاهایی که باهاشون خوابم میبرد . تمام جوانی و شادیم انگار دارد خورد میشود . میترسم .

میترسم روزی سرم رو بلند کنم و موهای سفید و کمر خم شدمو ببینم و بخاطر روزهای از دست رفته بشینم و گریه کنم  


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها